تعطيلات...
سلام خداراشكر اين چند روز تعطيلات هم با خوبي و خوشي تموم شدن و دوباره برگشتيم سر زندگي. كلي پوريا و نيلوفر جونم هم زير كرسي خوابيدندو گرم شدند و دلشون نبود كه برگردندخونه .... شب عيد هم دايي ها و خاله ها همه جمع شدن دور كرسي و خاطره ي شب يلدا زنده شدو خوش گذشت و روز عيد هم يه سر رفتم ويلا دايي محرم كه در همسايگي خودمونه و دايي زحمت كشيدند و مارو دعوت كردند كوه ودر يه روز پاييزي زيبا هم خاطرات زنده شدن. ...
نویسنده :
مامان پوریا
13:11