تحويل سال 91
خدارا شكر كه همه چيز روبراه شد واسه سال تحويل امسال تا خستگي چند وقت كار بي وقفه تو ساختمون برره از تن بابايي بيرون بره امسال از هر سال متفاوت تر بود يه روز قبل از عيد بود كه رفتيم واسه اسباب چيدن تو خونه ي جديد كارها همه درهم برهم شده بودند 2شبي رو نخوابيده بوديم و خيلي خسته شديم ولي ذوق خونه ي جديد خستگيرو از يادمون مي برد از همه خوش حالتر نيلو فر جونم بود كه از خوشحالي پر ميزد بالاخره سال تحويلو تو خونه برره هر چند با امكانات محدود! دور هم بوديم همه خوشحال بوديم كل تعطيلاتو يا كارهاي نيمه تمامو انجام مي داديم يا مهماندار بوديم ولي بسيار خوش گذشت فقط فشار كار مامانيرو يه كوچولو بيمار كرد كه به خير گذشت .
اينم عكساي گلهاي مامان سر سال تحويل"
روز 5 عيد بود كه عمو رضا مارو دعوت كرد كه دسته جمعي بريم كوه هاي برره اونروز براي همه خاطره شد چون بعداز چندين سال همگي با هم هفت سنگ بازي كرديم و با خاله ها و دايي علي خاطرات كودكيهامونو زنده كرديم يادش بخير و دست عمو رضا هم درد نكنه
و اينم بساط جوجه كباب"