النا جان تولدت مبارك
واما ....
12دي تولد النا دختر خاله بلا بود
قضيه از اين قرار بود كه امسال النا خانم 2 ساله شدو قرار بر اين بود كه
جشن 2 سالگيشو خانوادگي بگيرن
واما مهمانهاي دعوت نشده به اين جشن:
من و دختر خاله ها به اتفاق آقا پوريا و نيلوفر تصميم گرفتيم
به خونه ي خاله بلا بريم كه بهاره خانم زحمت كيك تولد را كشيدند
ومهسا خانم هم كه امتحان داشت با ما به جشن نيومد
زنگ خونه ي خاله رو زديم و يكي يكي پله هارو بالا رفتيم
تا رسيديم به پله ي پنجاهمي!!!!وبه خاطر همين پله ها بود كه خاله ومادر بزرگ نتونستند به اين جشن دعوت نشده بيان
نزديك درب ورودي شمع و فشفشه ها رو روشن كرديم
از قضا سر شمع شكست و روي كيك افتاد
خاله و النا هم كه حسابي سورپرايز شده بودند
بسيار خوشحال شدند
بابايی هم با دسته گل وكادو به خونه اومد
جاي همگي خالي بودخيلي خوش گذشت
النا وپوریا هم بازي كردندو
هم سر اسباب بازيهاشون تو سرو كله ي هم زدند
و كادو هاي ما هم همگي توي پاكت بود البته خيلي نا قابل