پورياپوريا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

پوریا پهلوووون کوچولو

حديث اشك....

1391/9/7 23:46
نویسنده : مامان پوریا
875 بازدید
اشتراک گذاری

بگذارید کناربدنش گریه کنم

 بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم

 تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش

 مهلتی نیست که چون زخم تنش گریه کنم

 بگذارید گلم را که فتاده است به خاک

 کنم از چادر مادر کفنش گریه کنم

  چه غریبانه صدازد که مرا آب دهید

 بگذاریدبه سوز سخنش گریه کنم

  ساربانان مزنیدم به خدا خواهم رفت

 اندکی صبر کنار بدنش گریه کنم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان الی
7 آذر 91 12:04
_░▒███████ ░██▓▒░░▒▓██ ██▓▒░__░▒▓██___██████ ██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██ ██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██ ██▓▒░_______________░▒▓██ _██▓▒░______________░▒▓██ __██▓▒░____________░▒▓██ ___██▓▒░__________░▒▓██ ____██▓▒░________░▒▓██ _____██▓▒░_____░▒▓██ ______██▓▒░__░▒▓██ _______█▓▒░░▒▓██ _________░▒▓██ _______░▒▓██ _____░▒▓██
عزیزم خیلی وبلاگ زیبایی داری از خوندن مطالبش و دیدن عکس های خیلی خیلی قشنگتون لذت بردم این نینی ناز رو هم خدا براتون نگهش داره
مامان رها
9 آذر 91 7:50
عزیزم عزاداریهاتون مقبول در گاه حق
راستی مگه شما هم نخل گردونی دارید؟؟؟


بله عزيزم بعداز ظهر عاشورا نخلهارو بطرف گلزار شهدا به نشانه ي تشيع پيكر مطهر امام حسين ع مي گردونند


تارا
10 آذر 91 15:47
کم سعادتی از من هست که قابل نیستم خدمت برسم! شما من بیمعرفت رو به بزرگی خودتون ببخشید محرم خیلی خوبه مامانی
محيا كوچولو
12 آذر 91 0:35
عزاداريهاتون قبول خالهچقدم مفصل
مامان محمدرهام جون
12 آذر 91 13:13
عزاداریهاتون قبول حق امام حسین حافظ پوریا جون باشه